گزارش اردوی پروازی الودنیز ترکیه ... به روایت امیر شهنی میرزا
من و آقای باورساد ساعت 8 صبح بود که راه افتادیم به سمت رودگاه امام ... حوالی ساعت 12 ظهر رسیدیم و با هماهنگی تلفنی با مسعود رحیمی به سمت گمرک رفتیم و وسایل پروازی رو ثبت گمرک کردیم که کاری بس مزخرف بود چون که مجبور میشدیم بال ها رو وسط محوطه پهن کنیم و برای یافتن سریال بال همه جا رو بریزیم بهم ... خلاصه بعد از اتمام کار به قسمت پرواز های ورودی رفتیم و اونجا کمی استراحت کردیم و منتظر دیگر دوستان شدیم تا از راه برسن .بقیه بچه ها هم به فرودگاه رسیده و مثل ما کارهای بالها رو انجام دادن و کم کم مراحل اولیه رو برای رفتن به سمت در های خروج طی کردیم ... نا گفته نماند پلیس امنیت نیز برای حمل بیسیم برای ما دردسر هایی درست کرد که بعد از حدود نیم ساعت موقتا رفع شد و ما به سمت هواپیما حرکت کردیم . هواپیمای MD88 ما تهران رو به مقصد استانبول ترک کرد و من هم که با مهماندار پرواز در همان دقایق اولیه دوست شدم در قسمت مخصوص مهمانداران به تعریف و گفتگو مشغول بودم اصلا نفهمیدم کی رسیدیم اما 3 ساعت پرواز کردیم . در فرودگاه استابول که وارد شدیم یهو همه چی رنگی و خوب بود از گیر بازار امنیتی خبری نبود همه لبخند به لب داشتن خلاصه با خوش گلدیم خوش گلدیم ما وارد سالن ترانزیت و البته Free Shop شدیم که چشم هر بیننده ایی رو خیره میکرد ! بعد از گذشت 6 ساعت و خستگی راه و معطلی دوباره سوار هواپیمای ترکیش شدیم و به سمت دالامان پرواز کردیم . و از اونجا با ترانسفر هتل به الودنیز هتل BLUE STAR رفتیم و استراحت کردیم ... بعد از ظهر نیز بیرون رفتیم و از ساحل زیبا و دلچسب اونجا لذت بردیم . در روز های بعد پرواز های زیبا و خاطره انگیزی انجام دادیم دیدن وینگ سوت ها و سقوط آزاد خلبانای مطرح دنیا واقعا لذت بخش بود کایت کایت موتور و انجام حرکات نمایشی آکرو کاران حرفه ایی محیط پروازی و پر بار بود میشد هر کسی در زمینه پرواز اطلاعات خودشو بالا ببره البته در صورت بلد بودن زبان انگلیسی . که از لازمه های سفر خارجی واقعا دونستن زبانه فروشگاههایی که لوازم پرواز ارئه میکردن هم در زمان فستیوال قیمت مناسبی داشتن. من خیلی زبانم عالی نیست اما دوستای زیادی پیدا کردم با شبکه ترکیه مصاحبه کردم و کلی بهم خوش گذشت با مسئولین کارخانه ایردیزاین ملاقات کردیم و من با یکی از اونها خیلی صمیمی شدم حتی کلی زبان فارسی از من یاد گرفت ! الودنیز منطقه واقعا زیباییه و سایت خیلی خوبی داره نا گفته نماند که سایت های 1700 متری و 2000 متری برای مبتدیان کمی خطرناک هستن و دقت زیادی میخواد . شب ها با دوستان از رستورانها و مراسمهای اونا لذت میبردیم و روزها و شبها مثل برق سپری میشد . روز آخر من با یه خانواده انگلیسی دوست شدم که خیلی خوش گذروندیم کلی شنا و فان داشتیم توی اون ساعت های آخر الودنیز ... ساعت 4:30 عصر الودنیز رو به مقصد دالامان ترک کردیم و دوباره با پرواز ترکیش استانبول رفتیم و از فرودگاه دالامان تا اونجا یک ساعت و ده دقیقه پرواز عالی با ایرباس 320 -200 به استانبول که رسیدیم به همراه ترانسفر به هتل رفتیم استراحت کردیم و شب و در خیابان استقلال و محیط اون لذت بردیم و کمی در یک دیسکو انرژی تخلیه کردیم ! فردای اون روز من و آقای باورساد از کاخ توپکاپی دیدن کردیم و از موزه های زیبا و محیط اونجا واقعا لذت بردیم عصر همگی به هتل برگشتیم وسایل رو از انبار گرفته و منتظر سرویس شدیم پرواز ما با حدود یک ساعت تاخیر به ایران انجام شد و در ساعت 3 بامداد ما در خاک وطن بودیم . . . ( سفر خیلی عالی و دوستان خوبی همراه ما بودن پروازای خاطره انگیزی داشتیم امیدوارم که خدا قسمت همه بکنه )
.JPG)
درحال بارگزاری
درحال بارگزاری